بررسی جایگاه آموزش صوت( واج و هجا) در ترجمه داستان‌های قرآنی ( مطالعه مورد سوره یوسف و سوره کهف)
کد مقاله : 1159-4ARCONF (R2)
نویسندگان
بهرعلی رضائی *
سایر
چکیده مقاله
زبان‌شناسان رابطه‌ی معنا با صوت را نه تنها مستقل از هم نمی‌دانند بلکه بر ارتباط و تأثیر‌گذاری آن بر معنا تاکید می‌ورزند. مبحث صوت را می‌توان در راستای شناخت روان متکلم در مسیر رسیدن به معنا تبیین کرد؛ این فرضیه را می‌توان در قابلیت داستان در سوره‌های قرآن مخصوصا دو سوره کهف و یوسف سنجید؛ لذا این پژوهش بر آن است تا از طریق توصیف، ارتباط معنا با صوت ( واج و هجا) را که به مسیر شناخت معنا منتهی می‌شود، بررسی کند. آنچه در این پژوهش نویسنده بدآن دست یازید را می‌توان این گونه بیان نمود که واج و هجا نقش پیش برنده‌ای برای مخاطب ایفا می‌کند بدین بیان که با استفاده از « نبر » و «تنغیم » که مولفه‌ی تنظیم میزان صعود صدا هستند به شناخت معنا شکل می‌دهند و با استفاده از بلندی و کوتاهی انواع هجا‌ها به شناخت منطقی روان متکلم قبل از هر چیز اشاره می‌کند. آنچه هدف این پژوهش را در استفاده از صدا در رسیدن به معنا را انسجام می‌دهد؛ پرداختن به تعامل‌های شخصیت‌های داستانی هر دو سوره است. پرداختن به داستان و آموزش صوت ( واج و هجا ) در روند آموزش ترجمه در کتب درسی می‌تواند به شناخت معنا، در نزد دانش‌آموزانی که مستعد فراگیری درس عربی هستند، بسیار سودمند باشد.
کلیدواژه ها
صوت، هجا، واج، معنا.
وضعیت: پذیرفته شده